شعر سکوت و سادگی
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۱۱/۲۶
  • تعداد بازدید: ۱۸۵

شعر سکوت و سادگی

اینجا مردمانش ساده اند!

قلبم از درد می نالد،

قاب های نور باید افراشت؛

زندگی را،

عشق را،

در دل

باید جستجو کرد

در نگاهی بی آلایش و پاک،

خنده هایی چون جویبار،

در سفره ای ساده،

دست های پرمهر،

ولحظه هایی که در کنار هم می رقصند

چون پرچم های شادی

آن کودکان

ساده اند

اما قلب هایشان

چشمه های خروشان و جاری از عشق

دردها می پوشانند

را با دوستی

و در دل شب،

با هم می سرایند

آوایی دلنشینی

چون پرندگان

زیبایی ها در سادگی است؛

و در سکوت صبحگاهان

که خورشید را بیدار می کند

از خواب

و دنیای خفته

رنگ عشق و امید می گیرد

agent نویسنده: لیلا طاهری نژاد

می پسندم (۵) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

معرفی کتاب شفاگر جنون
معرفی کتاب شفاگر جنون
در این داستان مردی که ازدواج کرده و خوشحال‌تر است اما گاهی دلش برای آن...

معرفی فروغ فرخزاد
معرفی فروغ فرخزاد
فروغ فرخزاد در ۲۴ بهمن ۱۳۴۵ در تهران درگذشت. او در ۸ دی ۱۳۱۳ در...

یاداشت نامه‌ای به خداوند
یاداشت نامه‌ای به خداوند
خداوندا به نام خودت آغاز می‌کنم روزم را، چون خودت سرآغاز هستی. کتاب هستی‌ات را...

معرفی کتاب هیچی هیچی برای خدا
معرفی کتاب هیچی هیچی برای خدا
#معرفی_کتاب  #هیچی_هیچی_برای_خدا #کلر_ژوبرت   کتاب *هیچی هیچی برای خدا* داستان سنجاب کوچولویی است که تصمیمی خاص و متفاوت می‌گیرد؛...

ارسال نظر برای «شعر سکوت و سادگی »

برو بالا